3.آنچه گذشت...
سلام عزیز دلم.امروز شما 32 هفته و 2 روزه که تو دل مامان مهمونی.داریم قدم به قدم به لحظه ورود شما به دنیای آدما نزدیک میشیم.انقده دلم میخواد این روزا زود زود بگذره و زودی شما بیای تو بغلم که نگو! پریروز بالاخره روی اسم شما به توافق رسیدیم.قرار شد اسم خوشگل شما رو الینا خانم بذاریم.هووووورااااااا... مبارکه عزیزدلم. مامانی نزدیک یه ماهه که برا شما ننوشتم از روزامون.ی سری اتفاقا افتاده تو این مدت که انشالا مینویسمشون تو ادامه مطلب همین پست. 2 مهر شب بود که با بابایی نشسته بودیم من یهو حس کردم ی چیزی ازم بیرون ریخت.فک کردم کیسه آبی که دور شما رو پوشونده پاره شده.رفتیم چنتا بیمارستان.حسابی ترسیده بودیم چون می گفتن اگه تو اون موقعیت بدنیا ب...